هر وقت، هر آدمی یاد گرفت که
برای گناه دیگری قاضی نباشد
فقط عیب های خود را ببیند
به زخم زدن بر دل دیگری ، راضی نباشد
میان عاشق و معشوق ، جز عشق ، رازی نباشد
برای اثبات عشق و مِهر ، نیازی به بازی نباشد
به جز عشق در جهان ، سازی نباشد
آن وقت امید است که دیگر در جهان
اشک از چشمی جاری نباشد و
در قلب ها ، قصدی به جز یاری نباشد...