خدایا ، تو ، حتی راز قلب ماهی ها را در اعماق دریا می دانی
تو بدون حرف ، حقیقت را از چشم های گل میخک می خوانی
تو آن قدر لطیفی که مثل ابریشم و گلبرگ و پرهای پروانه می مانی
تو از مهربان بودن و بخشش خسته نمی شوی حتی آنی
خدایا ، جز تو به هیچکس نمی توان گفت که
چه درد و چه وحشتی دارند غریبی و سکوت و تنهایی
تنها با یاد تو زیبا می شوند خواب و بیداری
خدایا ، مرگ و زیستن در دست های توست
تو که هستی میبخشی حتی به یک بذر بی جانی
خدایا ، تو عشق را خوب می فهمی ، تو حکمرانی
تو نوری ، طلوعی ، نازنینی ، عزیزتر از جانی
فقط تو ، کنار قلب و احساسات روح حساس من می مانی...