حسین، تو، نهایت عشق در عالمی
با به زبان آوردن اسمت،
به آسمان می رسد قلب آدمی
حسین، تو، مولای محبوب منی
دوباره محرم، دوباره عاشقی و عاشورا
هیچ کجای جهان نمی یابی چنین مرهم و دارو را
دوباره قلبم که پر از امید می شود تا تو ببینی او را
دوباره اشک ریختن برای مظلومیت تو و
یاد بانو زینب(س) و غصه ها و صبوری ها
دوباره با سخاوت و شوق، نذری دادن برای تو، که روح
عاشق است این طعم و رنگ و عطر و بو را، این آرامش و جادو را
دوباره به حرمت تو ، سیاه پوشیدن و ذکر نام تو که همه را
به لرزه در می آورد حتی زمین و آسمان و کوه را
دوباره شفا گرفتن از دست های مهربان تو، حسین
که حتی شفا می دهی از پا افتاده و پیر و کور را
کجای جهان میتوان دید این همه عشق و اشتیاق و شور را؟
حسین، به داد دل های ما برس و با شفاعت
نورانی و روشن کن تنهایی و تاریکی گور را...